محمد صادق جوانمرد

مجموعه افکار نوشت ها و گفتار ها

محمد صادق جوانمرد

مجموعه افکار نوشت ها و گفتار ها

محمد صادق جوانمرد

سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند.
آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم.
افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
نویسندگان

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمهفیلم انیمیشن روح

   انیمیشن جذاب و داغ امروز جامعه " روح soul " با نویسندگی و کارگردانی آقای پیت داکتر در فضای مجازی بازتاب خوبی داشته است و توانسته نظر مخاطبین خودش را به خوبی جلب کند .

جذابیت این انیمیشن بجز کاراکتر های خوب و تصویر سازی های جالب ، مربوط میشود به بخش محتوایی این انیمیشن که با موضوعیت " معنای زندگی " ساخته شده است.

معنای زندگی همان مجموعه علل ها و عوامل حرکت انسان در دوره حیاتش میباشد.

در این انیمیشن معنای زندگی به سبک غربی به خوبی بیان شده و کارگردان با نگاه انصاف ، توانسته حق مطلب را تا حدود زیادی ادا کند.

اما اگر از صحبت از این که چقدر ضرورت ساخت این انیمیشن برای جامعه غربی که واقعا معنای زندگی را گم کرده اند احساس میشد و به همین دلیل مورد استقبال غربی ها قرار گرفت بگذریم ، باید حرف از حقیقت معنای زندگی بزنیم که واقعا یعنی چه ؟!

در این چند خط به بررسی انیمیشن روح میپردازیم و در حد توان معنای زندگی از نگاه  و دریچه اسلام را تبیین خواهیم کرد.

شروع فیلم

جو گاردنر به عنوان شخصیت اول انیمیشن زندگی ای که مادرش برای او میپسندد را دوست ندارد و به همین دلیل مدام مورد سرزنش مادرش واقع میشود .

زندگی ای که مادرش دوست دارد اینطور است که جو یک شغل ثابت و یک درآمد ثابت داشته باشد به همراه بیمه و مزایا و همینطور زندگی معمولی را ادامه بدهد .

+ ما هم مثل جو از زندگی ای که محورش بیخیالی و بی واکنش بودن به اطراف باشد را نمیپسندیم و این را زنده بودن میگذاریم و نه زندگی کردن .

جو گاردنر تلفن را برمیدارد و با شاگرد سابقش این صحبت را میکند که : اگر بتواند با خانم دوروتیا برنامه اجرا کند دیگر آرزویی ندارد .

اگر بر فرض عمر حقیقی یک انسان در این دنیا 70 سال باشد و کسی تمام آرزویش ( یا همان هدف و انتخاب بزرگ زندگیش ) کاری باشد که مثلا در 50 سالگی به آن رسید این شخص پس از رسیدن به آرزویش چه خواهد کرد ؟! ادامه حیات را چگونه خواهد گذراند ؟!

اگر بگویید هدف دیگر انتخاب میکند پس حقیقتا این آرزو و انتخاب بزرگترین آرزو و انتخاب نبوده است ، پس ادامه حیات بیهوده بوده است چون شخص به هدفش رسیده است .

نویسنده هم میخواهد همین پیغام را برساند که این هایی که انتخاب میکنید هدف بزرگ زندگی شما نباشند و همانطور که در فیلم مشاهده کردید جری شخصیت عالم واپسین چندین بار گفت که جرقه ها ( علاقه ها ) هدف زندگی نیستند .

+ ما هم تا نویسنده را با این هدفی که دارد تایید میکنیم و این قبیل انتخاب ها را انتخاب بزرگ زندگی نمیدانیم .

در ادامه مشاهده میکنید روحی که جو با آن همراه شده تا مرشد او باشد و جرقه او بخورد ( علاقه و هدف پیدا کند ) تا بلیط رفتن به زمین تامین شود در هر یک از فعالیت ها و آزمایشهایی که جو ترتیب میدهد، هر بار بعد از امتحان کردن بازی ها و شغل ها و ... میگوید که چی ؟! که چی ؟!

کمی واضح تر : این کار را چرا انجام بدهم و چه فایده و ارزشی دارد این فعالیت ها ؟

به نظر کل فیلم تهیه تهیه شده تا به این سوال برسد و در انتهای فیلم پاسخ این پرسش را میدهد .

در انتهای فیلم جو بعد رسیدن به آرزو و انتخاب بزرگ خودش و اجرا کردن با خانم دوروتیا از سالن بیرون میاد و یاد این سوال میفته : بعدش که چی ؟

خانم دوروتیا جواب میده فردا دوباره هم میاییم و همین اجرا رو انجام میدیم ...

جو مبهوت میشود و متوجه میشود دیگر دلیلی برای زندگی ندارد و به هدف خودش رسیده است

به خانه میرود و وسایلی که درون جیبش بود و روح 22 جمع کرده بود را به روی میز میگذارد، همان هایی که برای روح معنادار و الهام بخش بود ولی برای جو روز مره بود .

نویسنده میخواد بگه معنا و هدفی برای زندگی نیست بجز لذت بردن از همه چیز

هدف لذت بردن هستش : خوردن ، محبت کردن، مشکل حل کردن، در جشن شرکت کردن و...

خب ما بخواهیم این دیدگاه را خوب نقد کنیم باید اول امانیسم ( انسان گرایی ) رو بزنیم چون در امانیسم میگوید انسان محور همه چیز است و انسان فقط باید لذت ببرد و این انیمیشن هم محصول این تفکر غربی است که حتی معنای زندگی را هم بر این اساس معنا میکند .

اما از این بحث هم میگذریم .

بحث را از اینجا و با این سوال شروع میکنیم که چه چیزی واقعا لذت بخش و دوست داشتنی است که به سمت آن برویم ؟ چه چیزی ارزش دوست داشتن و لذت بردن را دارد ؟

هرچیزی که شما معرفی کنید از این دنیا همه قابل دسترسی هستند و انسان بعد از ان سوالش این است بعدش که چی ؟! فکر کنید فردا همه دنیا را به نامتان زدند چه میکنید ؟ 10 سال اول همه کار هایی که دلت خواست انجام دادی ، از فردایش چه میکنی ؟ چه دلیلی برای زندگی فردایت داری ؟

در ضمن  این لذت های این دنیایی چون هر لحظه امکان از دست رفتنشون هست بیم و اضطراب در هر انتخابی با ما خواهد بود .

برای اصلاح این دیدگاه باید متوجه این بود که انسان مرگ ندارد و مرگ برای جسم اوست ( همانطور که در انیمیشن نشان داده شد ) ، انسان نامحدود است ( اثباتش فرصتی دیگر میطلبد ) و انسان نامحدود یعنی زندگیش حتی بعد این دنیا هم ادامه دارد و هر انتخاب محدود دنیایی با حقیقت نامحدود آدمی در تقابل و تعارض است و به عبارتی برای انسان کم و کوچک است .

فرض کنید نهنگ با یک تن ماهی سیر میشود حالا اگر او ده یا 100 عدد ماهی کوچک انتخاب کند باز احساس گرسنگی خواهد کرد ، پس باید انتخاب انسان متناسب با خودش نا محدود باشد .

و این انتخاب بزرگ باید جامع کمالات باشد تا من با رسیدن به آن لذت ببرم و پاسخ حقیقت کمال طلبی خود را نیز بدهم و خدایی که خالق جهان هستی است و خالق لذت است پس بالا ترین لذت ها نزد اوست و هر کس طالب کمال و لذت است باید لاجرم تمام آمال و آرزویش خداوند باشد .

در ضمن این هدفی نیست که دست یافتنی نباشد و هر لحظه بیم از بین رفتنش برود تا انسان به اضطراب بیفتد بلکه خداوند لایزال و صمد مطلق است .

در بخشی از فیلم به آرایشگاه میروند و با آرایشگر شروع به صحبت میکنند ، آرایشگر میگوید : من دوست داشتم دامپزشک بشوم ولی وقتی از نیروی دریایی بیرون اومدم دخترم مریض شد و مدرسه آرایشگری هم ارزونتر از دامپزشک ها بود .

گفته میشه که این بد هستش و آلان شما یک فرد گیر افتاده و ناراحتی ...

آرایشگر : من خوشحال ترین آرایشگری هستم که میشناسی ، مگه چند تا مثل من مهارت در آرایشگری دارند ؟

 

نویسنده میخواهد به وسیله کاراکتر آرایشگر نماد انسانی را بسازد که در دنیا هدفش چیز دیگری بوده و به آن نرسیده و الان هم ناراحت نیست و یک هدف دیگری پیدا کرده است .

+  در بخش قبل از معایب انتخاب های این دنیایی و بسنده کردن به همینی که هست را اجمالا مطرح کردیم ولی لازم به ذکر است که ما از هر فعالیتی که ما را به انتخاب بزرگ خود هدایت کند لذت میبریم و در راستای آن فعالیت انجام میدهیم و اینطور نیست که صرفا مشغول شدن به کاری باعث رضایت و لذت ما بشود.

و نکته ای که شاید دفع دخل مقدر کند این است که اگر ما فعالیتی که انجام دادیم که در راستای انتخاب بزرگ ما نبود و لذت بردیم این یعنی لذت ما حقیقی نیست و پایدار نخواهد بود . مثلا به شخصی گفته میشود که برای باز کردن این پیچ به آچار فرانسه نیاز است و شخص بیتوجه به این نیاز مسیر دیگری برگزیند و آچار آلن بردارد و از انتخاب خودش هم لذت ببرد ولی وقتی مقابل پیچ قرار میگیرد و میبیند که پیزی که انتخاب کرده راه گشا نیست دچار یاس و ناامیدی و پشیمانی خواهد شد .

در فیلم جری میگوید : زندگیت چرا چطوری خواهی گذراند ؟

جو پاسخ میدهد : مطمئن نیستم ولی میخوام هر لحظش رو زندگی کنم .

 

سوال چطور باید زندگی را گذراند ؟

نگاه غربی میگوید هر کاری که فکر میکنید لذت دارد انجام بدهید و از لحظات زندگی لذت ببرید

نگاه اسلامی میگوید هر کاری که تو را به خداوند نزدیک میکند انجام بدهید چون خالق لذت اوست و لذت اگر میخواهی پیش او باید بروید.

پرسش : چه چیز هایی ما را به خدا نزدیک میکند ؟ منظور شما صرفا نماز و روزه است ؟

خیر برای نزدیک شدن به خداوند باید عبودیت انجام داد

خداوند برای هر فعالیتی در زندگی ما معیار وخطکشی مشخص  کرده است که باید زندگیمان را با آن تنظیم کنیم چون آن ها مسیر رسیدن و نزدیک شدن به خداوند را نشان میدهند ( احکام و شریعت الهی ) و این معیار ها در همه جای زندگی ما و در همه شئون زندگی ما جاری است .

کسب و کار ، اخلاق ، جنگ ، صلح و ... در همه این ها باید با خط کش اسلام که بهترین  و مهمترین گزنیه ها را به ما نشان خواهد داد برخورد کنیم و همین عمل عبودیت است.

 

شاید بشود به مادر جو در آنجا که گفته بود : نمیشود که صبحانه رویا خورد حق داد چون اگر وظیفه من ، عبودیت من این باشد که برای خانواده کسب درآمد کنم ، هر کاری دیگری که انجام بدهم من را از انتخاب بزرگ زندگی و از لذت حقیقی دور خواهد کرد.

 

والسلام علیکم

محمد صادق جوانمرد

20/10/99

 

 

خاتمه
روح سومین اثر پیت داکتر در مقام کارگردان، پس از بالا (up) در سال ۲۰۰۹ و درون و بیرون (InsideOut) در سال ۲۰۱۵ است. با این‌حال، این کارگردان را همه به‌خوبی می‌شناسند و او حتی قبل از ساخته شدن روح و در حالی که تنها دو اثر را کارگردانی کرده بود، به‌عنوان یک فیلمساز مولف شناخته می‌شد. نگارش فیلمنامه روح هم برعهده خود داکتر بوده است و البته مایک جونز و کمپ پاورز با او همکاری کرده‌اند.

انیمیشن روح را کمپانی پیکسار ساخته و در گیشه بین‌المللی، این فیلم ۶/ ۷ میلیون دلار از ۱۰ کشور درآمد کسب کرد و بیشترین درآمد آن از چین بود که به ۵/ ۵ میلیون دلار رسید.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۲۰
سرباز اول

نظرات  (۱)

۰۹ بهمن ۹۹ ، ۱۸:۳۵ محمدحسن اهنگری

اگر این فیلم را با دقت ببینیم، بررسی و تحلیل کنیم .

خواهیم دانست که در بدنی زندان شده ایم که گمان میکنیم زندگی همین زندان است. 

زندانی که اکر کسی را ببیند ، هر که باشد از صحبت با او لذت می برد. 

کسی که برایش چیزی بخرد ، گمان میکند فقط آن شخص او را دوست دارد .

اما غافل از زندگی حقیقی هست که در بیرون زندان منتظر اوست اما باید در زندان درست رفتار 

کند تا او را زودتر آزاد کنند .

محمد حسن آهنگری/ زمستان ۹۹

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی